درمان

 ترس ما را از رسیدن به مقصود باز می دارد .

ترس چیست ؟ ترس ، قسمت هایی از ذهن است که ابرهای سیاهی روی آن را پوشانده و

مانع رسیدن نور از روح می شود .

این ابرها چیستند ؟ ابرهای سیاه ، خاطرات ناخوشایندی هستند که روی ذهن سایه افکنده اند .

  وجود ابرها را ، سرمای احساسات برای ذهن باور پذیر کرده . خاطرات بد ، با احساسات

 همراهشان ، محیطی مخوف برای ذهن به وجود می آورند که در آن ، ذهن ، زبون و ناتوان 

 اسیر شده و توان خروج از این وضعیّت را در خود نمی بیند . شاید قفل درب این سیاهچال ،

به نازکی پر یک پروانه باشد ، امّا ذهن نمی تواند آن را بشکند . چون آن را باور کرده ، چون

احساسات هم آن را تأیید می کنند و چون نوری از روح که حقیقت را می داند ، به ذهن

نمی رسد و ذهن ، نمی تواند تصمیم گیری کند .

روح چه می کند ؟ روح ، با استاد ارتباط برقرار می کند و استاد ، با توجّه به نوع بیماری

ذهن ، تدابیری می اندیشد تا توسّط روح اجرا شوند و روح ، با اجرای این دستورات ،

 هم آگاهی غلبه بر مشکلات ذهن را به دست می آورد و هم قوی و با تجربه می شود که

بتواند راه معنوی را ادامه دهد ، تا طبقات بالا ، حتّا پس ازآنکه مشکلات ذهن حلّ شد .

در واقع ، اوّلین بیماری که روح درمان می کند  ، ذهن خودش است  که تجربه ی درمانگری

را به روح می دهد و روح از آن پس و با کسب تجربه ی بیشتر از همراهی با استاد ،

می تواند به دیگر روح هایی که در کار درمان ذهنشان هستند ، کمک کند .

هیچ نظری موجود نیست: