رنج سازنده

رنج ، روح را برای پذیرش پیام استاد ، آماده می کند . قرار بر رنج کشیدن نیست ، امّا ذات

حضور در طبقه ی فیزیکی ، رنج آور است . مراقبت از جسم ، با احساسات مختلف سر کردن

و مشاهده ی انحرافات ذهن . و بزرگترین رنج ، دوری از خانه ی پدری است ؛

طبقه ی  روح .

رنج ، به روح ، تواضع و نرمی می آموزد و روح را متوجّه حقیقت اصلی زندگی می کند .

اینکه پشت همه ی این جار و جنجال ها ، باید یک کار اصلی و به درد به خور در زندگی باشد

که همان خودشناسی و رهایی از این زنجیره ی درد و مرگ است . بی رنج ، روح فراموش

می کند که کجاست و برای چه و غرق در لذّت های زندگی می شود و به فکر رفتن از این جا

نمی افتد .

رنج سازنده ، رنجی که ما را به فکر فرو برد و دنبال فلسفه ی زندگی برویم و کنکاش کنیم

برای شناخت خود و جهان پیرامون .




هیچ نظری موجود نیست: