در راه معنوی ، چلا احساس آرامش می کند . این جا خبری از رقابت ها و حسادت ها و حبّ و
بغض های دنیایی نیست . همه ی کش و قوس چلا با خودش است و با محدودیّت های ذهنی اش
که سعی می کند آن ها را گسترش دهد تا به زندگی نویی برسد ؛ به دیدگاه های تازه ای
درباره ی خودش و خدا .
در راه معنوی ، چلا آرامش دارد ، چون راه مشخّص است و کار ، مشخّص . هدف ، معلوم
است و راهنمایی ها ، در کنار . امّا در زندگی فیزیکی ، میان آدم ها ، هیچ چیز مشخّص
نیست . نه مفهوم حرف ها و نه دلیل گفتنشان . کارها اکثر از سر احساس است و بی منطق .
تنها دلیلی که آدم ها را کنار هم نگه داشته ، ترس از تنها بودن با خودشان است ؛ برای همین
کنارهم می مانند ، با اینکه شاید حتّا از هم متنفّرباشند . همه چیز آشفته و درهم برهم به نظر
می رسد . چلا ، برای اینکه در این آشفته بازار ، گرفتار سردرگمی و گیجی نشود ، باید با
راه معنوی ، در درونش بماند و از راه ، خارج نشود . در همه حال ، باید خودش را چلا
ببیند و در حال رفتن در راه معنوی . این چنین است که او می تواند از لجن زار جامعه ی
انسانی ، عبورکند و فرو نرود .
اگر روی هر چیز ، غیر از راه معنوی ، تمرکز کند ، مرداب او را در خود فرومی کشد .
بغض های دنیایی نیست . همه ی کش و قوس چلا با خودش است و با محدودیّت های ذهنی اش
که سعی می کند آن ها را گسترش دهد تا به زندگی نویی برسد ؛ به دیدگاه های تازه ای
درباره ی خودش و خدا .
در راه معنوی ، چلا آرامش دارد ، چون راه مشخّص است و کار ، مشخّص . هدف ، معلوم
است و راهنمایی ها ، در کنار . امّا در زندگی فیزیکی ، میان آدم ها ، هیچ چیز مشخّص
نیست . نه مفهوم حرف ها و نه دلیل گفتنشان . کارها اکثر از سر احساس است و بی منطق .
تنها دلیلی که آدم ها را کنار هم نگه داشته ، ترس از تنها بودن با خودشان است ؛ برای همین
کنارهم می مانند ، با اینکه شاید حتّا از هم متنفّرباشند . همه چیز آشفته و درهم برهم به نظر
می رسد . چلا ، برای اینکه در این آشفته بازار ، گرفتار سردرگمی و گیجی نشود ، باید با
راه معنوی ، در درونش بماند و از راه ، خارج نشود . در همه حال ، باید خودش را چلا
ببیند و در حال رفتن در راه معنوی . این چنین است که او می تواند از لجن زار جامعه ی
انسانی ، عبورکند و فرو نرود .
اگر روی هر چیز ، غیر از راه معنوی ، تمرکز کند ، مرداب او را در خود فرومی کشد .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر