چگونه می توان به سکوت درونی دست یافت ؟
آیا تا به حال پیانوهای مکانیکی را دیده اید ؟ در این پیانوها ، استوانه ای که برجستگی های کوچک و بزرگی به
تناسب روی سطح آن قرار گرفته اند ، می چرخد و در چرخش ، این برجستگی ها به زبانه های نازک فلزی در
بدنه ی پیانو برخورد می کنند و صدای موزونی شکل می گیرد .
در ذهن نیز این اتّفاق رخ می دهد . برجستگی هایی که روی سطح ذهن وجود دارند ، در برخورد با جریانات روزمرّه ،
تولید صدا می کنند که البتّه این صدا ، موزون نیست .
برجستگی های سطح ذهن که تولید صدا می کنند ، کدامند ؟ نفسانیّات : غرور ، خشم ، شهوت ، خودپرستی ،
وابستگی ، ... . این برجستگی های خشن و تیز ، در مواجهه با اتّفاقات زندگی ، تولید صداهای خشن و گوش خراشی
می کنند که گوش روح را می آزارد و او را خسته و رنجور می کند .
راه حلّ چیست ؟ راه حلّ ، صاف کردن این برجستگی هاست . این برجستگی هایی که در طیّ تناسخات ، روی سطح
ذهن ، شکل گرفته اند و در چرخش ذهن ، با جریانات زندگی برخورد می کنند و صداهای سرسام آور تولید می کنند ، باید
صاف شوند و از بین بروند . چرا آدم ها اینقدر رنجور و بیمار به نظر می رسند ؟ به خاطر این صداهای جهنّمی ست که
شبانه روز در سرشان کوبیده می شود و راه خلاصی هم از آن ندارند . نمی دانند که برای خاموش کردن این صداها ،
باید از دلبستگی هایشان دست بکشند . باید از ادّعاها و غرورشان دست بردارند . باید از اظهار نظر درباره ی هرچیز
خود داری کنند . باید زیاده خواهی های جسمانی را کنترل کنند . باید با ترس هایشان روبرو شوند . و این راه معنوی است .
این کارها را کردن ، یعنی راه معنوی را پیمودن به سمت عارف شدن . عارف به خویشتن و عارف به خدا . و در اثر
پیمودن راه معنوی ، سطح ذهن ، صاف و صاف تر می شود و به سمت صیقلی شدن پیش می رود . اینقدر صاف ، که
هیچ اتّفاقی در زندگی ، نمی تواند صدایی از ذهن ، در بیاورد . ذهن ، برجستگی ، دلبستگی ندارد که در زندگی گیر کند
و صدا تولید شود . و این چنین ذهنی به عدم وابستگی رسیده است . به رهایی مطلق .
و ذهنی که صیقلی شده است و عارف به حقّ شده است ، نظر به حقّ دارد و فقط ندای الاهی را بازپخش می کند .
و همه ی این مراحل ، با بیداری روح شروع می شود . روح برپا می خیزد و کنترل ذهن را در دست می گیرد .
آیا تا به حال پیانوهای مکانیکی را دیده اید ؟ در این پیانوها ، استوانه ای که برجستگی های کوچک و بزرگی به
تناسب روی سطح آن قرار گرفته اند ، می چرخد و در چرخش ، این برجستگی ها به زبانه های نازک فلزی در
بدنه ی پیانو برخورد می کنند و صدای موزونی شکل می گیرد .
در ذهن نیز این اتّفاق رخ می دهد . برجستگی هایی که روی سطح ذهن وجود دارند ، در برخورد با جریانات روزمرّه ،
تولید صدا می کنند که البتّه این صدا ، موزون نیست .
برجستگی های سطح ذهن که تولید صدا می کنند ، کدامند ؟ نفسانیّات : غرور ، خشم ، شهوت ، خودپرستی ،
وابستگی ، ... . این برجستگی های خشن و تیز ، در مواجهه با اتّفاقات زندگی ، تولید صداهای خشن و گوش خراشی
می کنند که گوش روح را می آزارد و او را خسته و رنجور می کند .
راه حلّ چیست ؟ راه حلّ ، صاف کردن این برجستگی هاست . این برجستگی هایی که در طیّ تناسخات ، روی سطح
ذهن ، شکل گرفته اند و در چرخش ذهن ، با جریانات زندگی برخورد می کنند و صداهای سرسام آور تولید می کنند ، باید
صاف شوند و از بین بروند . چرا آدم ها اینقدر رنجور و بیمار به نظر می رسند ؟ به خاطر این صداهای جهنّمی ست که
شبانه روز در سرشان کوبیده می شود و راه خلاصی هم از آن ندارند . نمی دانند که برای خاموش کردن این صداها ،
باید از دلبستگی هایشان دست بکشند . باید از ادّعاها و غرورشان دست بردارند . باید از اظهار نظر درباره ی هرچیز
خود داری کنند . باید زیاده خواهی های جسمانی را کنترل کنند . باید با ترس هایشان روبرو شوند . و این راه معنوی است .
این کارها را کردن ، یعنی راه معنوی را پیمودن به سمت عارف شدن . عارف به خویشتن و عارف به خدا . و در اثر
پیمودن راه معنوی ، سطح ذهن ، صاف و صاف تر می شود و به سمت صیقلی شدن پیش می رود . اینقدر صاف ، که
هیچ اتّفاقی در زندگی ، نمی تواند صدایی از ذهن ، در بیاورد . ذهن ، برجستگی ، دلبستگی ندارد که در زندگی گیر کند
و صدا تولید شود . و این چنین ذهنی به عدم وابستگی رسیده است . به رهایی مطلق .
و ذهنی که صیقلی شده است و عارف به حقّ شده است ، نظر به حقّ دارد و فقط ندای الاهی را بازپخش می کند .
و همه ی این مراحل ، با بیداری روح شروع می شود . روح برپا می خیزد و کنترل ذهن را در دست می گیرد .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر