زندگی دوّم چلا از وقتی شروع می شود که وارد راه معنوی می شود و وصلی که چلا در اک می گیرد ، سنّ حقیقی او
محسوب می شود . آدم ها روح شان در سنّی به خواب می رود ، اکثراً پنج - شش سالگی ، و پس از این ، رشد ذهنی و
احساسی شان متوقّف می شود . با ورود به راه معنوی و بیداری دوباره ی روح ، روند رشد از سر گرفته می شود و وصلی
که چلا می گیرد ، در واقع بیانگر میزان رشد فکری و احساسی اوست .
نکته همین جاست . قبول این واقعیّت از طرف فرد که احتیاج به بزرگ شدن دارد و انجام تمرینات معنوی و دوباره رشد کردن . به
این مرحله رسیدن که فرد بفهمد کوچک است و باید بزرگ شود ، به آگاهی روح مربوط می شود . آگاهی به حدّ معیّنی که
رسید ، فرد را هل می دهد به سوی تمرینات معنوی ، چون فرد دیگر نمی تواند زندگی روزمرّه را تحمّل کند .
آگاهی چگونه به حدّ ورود به راه معنوی می رسد ؟ آگاهی برآیند تجربه ی چلا طیّ تمام تناسخات اش می باشد . اینکه
می گویند راه معنوی ، راه شجاعان است ، به روحی مربوط می شود که از تجربه کردن نهراسیده ، و حالا اینقدر با تجربه شده
که بفهمد همه ی راه ها ، به راه معنوی ختم می شود . همه را تجربه کرده و جز راه معنوی ، دیگر راهی ندارد . به همین خاطر ،
اگرهنوز راهی مانده باشد که روح تجربه نکرده باشد ، نمی تواند در راه معنوی دوام بیاورد . چون راه معنوی ، سخت و کشنده
است و به جرّاحی مرگباری می ماند و کسانی می توانند در آن بمانند که در بیرون راه ، جایی برای رفتن و کاری برای
انجام دادن نداشته باشند . یعنی کاملاً بی چاره باشند . اگر هنوز چاره ای مانده باشد ، فرد از راه معنوی می گریزد .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر